تعریف پرده و نیم پرده در آهنگسازی
تعریف پرده و نیم پرده در آهنگسازی
تعریف پرده و نیم پرده در آهنگسازی
پرده و نیم پرده
در آغاز كتاب با نام نتهای هفتگانه موسیقی آشنا شدیم و دیدیم كه مهمترین عامل تشخیص نتها از یكدیگر و شخصیت دادن به آنها بسامد هر نت بود و هفت نت موسیقی تنها با بسامدهای مختلف بوجود میآیند. پرسش: وقتی بخواهیم از نتی مثل «دو» به نت بالاتر یعنی «ر» و یا نت پایینتر یعنی «سی» حركت كنیم، بسامد نت «دو» چقدر باید بالا یا پایین برود تا به منظور خویش برسیم؟ این پرسش درست مثل این است كه از شما بپرسند از تهران تا شیراز چه قدر باید راه برویم تا به مقصد برسیم؟ روشن است پاسخ میدهید به اندازه مسافت تهران تا شیراز، نه كمتر و نه بیشتر. اگر راه كمتری رفته شود، ممکن است از شهرهای میانی این مسیر مثل قم و اصفهان سر درآوریم و چنان چه در همین مسیر راه بیشتری برویم، از شیراز عبور خواهیم کرد و ممکن است به شهر بعدی مثل بوشهر برسیم. یعنی در هر حال به مقصد نرسیدهایم. در موسیقی نیز حركت از یك نت به نت دیگر دقیقاً بر اساس مقدار مسافت یا به عبارتی مقدار اختلاف بسامد آن دو نت انجام میگیرد و این چیزی كاملاً مشخص و از پیش تعیین شده است. برای مثال وقتی بخواهیم از نت «دو» با بسامد 261 هرتز به سمت نت «ر» با بسامد 293 هرتز حركت كنیم باید به اندازهی اختلاف این دو بسامد یعنی 32 هرتز افزایش بسامد ایجاد كنیم تا نت «ر» به صدا درآید. همین طور برای حركت به سایر نتها چه بالاتر از «دو» و چه پایینتر از آن باید بسامد نت «دو» را به اندازههای مشخصی بالا و پایین ببریم. پرسش: اختلاف بسامد 32 هرتز بین نت های «دو» و «ر» از كجا آمده است؟ پرداختن به این پرسش خود باعث ایجاد پرسشهای دیگری در ذهن میشود. چرا زمین كروی شكل است؟ چرا به دور خورشید میچرخد؟ چرا عمر انسان بیشتر از پروانه هاست؟ چرا درختان در زمستان میخوابند؟ و بسیاری پرسشهای دیگر. بشر پیش از آنكه به اینگونه مسایل بیندیشد، زندگی خویش را با اتكاء به تجربه پیش برده است. او آتش را كشف كرد بیآن كه بداند پدیده سوختن چیست؟ زبان را به چرخش درآورد بدون آن كه اصول و قواعد ادبی بلد باشد. او همچنین آواز را تجربه كرد بیآن كه بداند موسیقی چیست و نت یعنی چه؟ سپس با برخی سازهای ابتدایی نظیر نی آشنا شد و آن چه را با حنجره میخواند به وسیله ساز نیز تقلید كرد. او چیزی را میخواند و مینواخت كه برای گوشش دلنشین بود و بعدها كه در خواندهها و نواختههایش تأمل كرد متوجه شد تمام صداهای زیبا و موزون در مجموع هفت صدای مختلف (هفت نت) بیشتر نیست و هرچه هست از تركیب و تكرار همین هفت صدا حاصل میشود و چون بیشتر دقت كرد متوجه شد بین هر صدا تا صدای قبلی یا صدای بعدی یك فاصلهی بسامدی -زیر و بمی- وجود دارد كه بعدها فهمید این مقدار فاصله نوعی اختلاف بسامد است و امروزه با واحد هرتز بیان میشود. او همچنین در ردیابی فاصلههای بین نتها متوجه شد صداها دارای فواصل كوتاه و بلند نسبت به یكدیگرند. پس برای هر نتی اسمی انتخاب كرد و به نسبت فاصلههای موجود در بین آن ها و همینطور ترتیب قرار گرفتن شان به نموداری شبیه شکل 33 رسید.
نام فاصلههای بلند را پرده و نام فاصلههای كوتاه را نیمپرده گذاشت. از طرفی او متوجه شد وقتی نتهای هفتگانه را یكیك بنوازیم و به سمت نتهای بالاتر برویم، با صدایی بسیار شبیه به صدای نخست مواجه میشویم و بعد معلوم شد صدای هشتم، صدایی است كه بسامد آن درست دو برابر صدای یكم است و آن را نت هنگام (Octave) خواند. به این ترتیب داستان پرده و نیمپرده شكل گرفت و علاوه بر این، فاصلههای دیگری نظیر سهچهارم پرده و همین طور یك و ربع پرده در برخی فرهنگ ها، ازجمله موسیقی ایران بوجود آمد.